چكيده:
وجه مشخص آثار بهرام بيضايي به عنوان نمايشنامه نويس، فيلمنامه نويس، محقق،
كارگردان متاترويني، نگرش فلسفي در فضاي تئاتر آييني است. بدين معنا كه بيضايي
مفاهيم و مضمون هاي مورد نظر و اغلب امروزي خويش را با بهره گيري از قالبهاي
تئاتر سنتي ايران بيان مي كند. بيضايي خود مي گويد كه من در جستجوي زباني هستم كه
از مينياتورها، اساطير و تهران ايراني، تغزيه و تماشا (نمايش رو حوضي و انواع
نمايشهاي ميداني) الهام گرفته باشد. تمامي كار خلاق من با تاريخ ايران، با گذشته
ايران و كاري كه مي توانيم در شرايط جديد پذيرش تاثير فرهنگ و تهران غربي با اين
گذشته بكنيم، سر و كار دراد. بيضايي با مطالعاتي كه در تئاتر مشرق زمين و نمايش در
ايران با درايتي ستودني از دل افسانه و تاريخ، حقيقت مورد نظر در انديشه شرقي را
استخراج مي كند. وي مي گويد «تا سرانجام يك روز تاتر به شكل تعزيهاي بر من ظاهر
شد و مرا افسون كرد. من تا آن روز نمايشي به اين حد جذاب نديده بودم…»
در اين مقاله سعي بر آن است تا با توجه به انديشه هاي بهرام بيضايي، بررسي
فيلم مسافران وي، پرداخته شود.
نگاه بيضايي در مسافران، نگاه اسطورهاي است. اسطورهها تفكرات انسان را
درباره هستي و طبيعت روايت مي كنند. نگرش انسان ها نسبت به خود، خدا و جهان از
طريق اسطورهها صورت مي گيرد. اساطير زبان گوياي اوضاع اجتماعي هر ملت هستند. از
سويي اسطوره با دين يك بافت را تشكيل مي دهند كه چون تار و پود به هم پيوسته اند.
تعزيه هم نوعي پردازش به اسطوره است. پس اولين رگه هاي تجلي تعزيه در مسافران
بيضايي از همينجا نمايان مي شوند.
از سوي ديگر ساختار نمايش تعزيه براساس سمبول، نماد و نشانه است. فيلم
مسافران هم يك اثر كاملاً سمبوليك است. براي روشن شدن مطلب به تشريح برخي رمزها و
نمادهاي اين فيلم مي پردازيم.
- آينه: نماد هر چيز پاك ايراني. صافي، نور،
صداقت. نماد يك فرهنگ. نماد ارزشهاي فرهنگي ايراني. رمز تجلي است كه از خود نوري
ندارد، بلكه نور مطلق را باز مي تاباند. نماد زايش و تكرار است. در اين فيلم خانم
بزرگ نگران آينه است.
- دريا: رمز «وجود» است. وجود مطلق دريا موج
بر مي دارد و از آسمان هفتم تا زمين اول مي رسد. شايد دريا در اين فيلم نمود نا
خودآگاهي، ناشناخته و شايد مرگ است و دهكده در دل طبيعت، نمودار زندگي اجتماعي
است.
در اساطير اقوام گوناگون، آب شالوده تمام جهان، جوهر گياهان، اكسيرابديت و
مايه عمر دراز و نيروي آفريننده و اصل همه درمان هاست. در اساطير ايران آناهيتا
(ناهيد) ايزد بانوي آب است و سرچشمه آب هاي روي زمين و منبع همه باروري هاست. آب
به معناهاي مختلف همچون عزت، قدرت، عطا، رحمت، جاه و منزلت بكار رفته است. آب مظهر
پاكي است و به صورت نمادين در تعزيه، جنگ بين دو طرف خير و شر برسر پاكي است.
- آسمان: رمز «روح» است، وجود آسماني انسان.
كره نوراني دور كرانهاي است كه عرش خداوند محسوب مي شود. زنداني است كه اهريمن در
ان افتاده است. آسمان جز اولين كساني است كه در نبرد اهورامزدا و ا هريمن به ياري
اهورا مي شتابد.
- زمين: زامياد در اوستا (زم يزت) و در پهلوي
(زام يزد) به معني ايزد زمين است و نام ايزدي است كه غالباً از او با صفت نيك كنش
ياد مي شود. زمين رمز «جسم» است جسم در مقابل روح و زمين در برابر آسمان قرار
دارد. زمين چون مادري مادينه است كه مي تواند دانه گياهان را در خويش بپرورد و
گياه را در روي زمين نمايان سازد. زن نيز نماد زايش است. زمين وزن به عنوان عوامل
زايش در فيلم مسافران با تاكيد فراوان نشان داده مي شوند. اعتقاد به مادر بودن و
غم خوار بودن زمين و يا خاك در نمايش تعزيه به وضوح به كار رفته است.
عباس:
زمين كربلا خوش كربلايي عجب مهمان نواز و بي وفايي
نزمين كربلا مادر ندارم سرم را روي زانويش گذارم
زمين كربلا تو مادري كن سرم
را روي خاكت مي گذارم
- جنگل: رمز «هيولي» است. تعين ندارد و خيمره
تاريك وجود به حساب مي آيد. بي وفا و بي حيا و مظهر آشوب ازلي است. جنگل وجه مثبتي
هم دارد. چنان كه انبوه اسماي خداوند را به «جنگل الهيت» تشبيه كرده اند. جنگل
تكثر درخت است و درخت هم نماد انسان است.
- آتش: آتش عنصري است كه كيفيت مينوي و
آسماني دارد. آتش محمل روشنايي و گرما و مبناي حركت تلقي مي شود. آتش اساساً عنصري است براي تعيين پاكان يعني كساني كه مي
توانند به ملكوت خدا راه يابند. در نمايش تعزيه آتزش به شكل پاك كننده و تطهير
كننده آمده است، آتش گاهي به معناي آتش درون انسان هاست. در تعزيه بيشتر به معني
سوزش دل است كه از فراق و دوري حكايت دارد. در فيلم مسافران، آتش به خصوص در صحنه
تصادف، هم به معني ظاهري آن و هم به معناي آنچه در تعزيه به كار مي رود، استفاده
شده است.
- خورشيد: در اوستا هورخشيت
به معني خور درخشان نام كره آسماني مشهور و به نام ايزدي است. خورشيد در اوستا با
صفت هاي جاودانگي، رايومند (شكوهمند) آمده است. در تعزيه از روشنايي و درخشش بسيار
ياد شده است. در مسافران، ما مفاهيم جاودانگي، نور، خورشيد را به طور برجسته شاهد
هستيم.
در ادامه، لازم به نظر مي رسد تا به ذكر چند مورد از تجلي رسوم و آداب
آئيني در تعزيه اشاره شود. چرا كه از اين موارد در بخش هاي مختلف فيلم مسافران
استفاده شده است كه خود تاكيدي است بر تاثير بيضايي از نمايش سنتي ايراني يعني
تعزيه.
-
سوگواري و عزاداري: مردمان ايران در دوره اساطيري براي عزيزان و خدايان
خويش كه در اثر عوامل طبيعي از بين رفته اند، گريسته اند و مراسم سوگواري به پا
كرده اند. جامه نيكي كردن كه...
:: برچسبها:
دانلود ,
مقاله ,
مقاله هنری ,
ورد ,
word ,
فایل ورد ,
هنر و ادبیات ,
تعزیه ,
تجلي تعزيه در فيلم مسافران اثر بهرام بيضايي ,
مقاله تجلي تعزيه در فيلم مسافران اثر بهرام بيضايي ,
مقاله تجلي تعزيه ,
مسافران ,
فيلم مسافران ,
فيلم مسافران اثر بهرام بيضايي ,
سوگواری ,
عزاداری ,
:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0